روزنامه های امروز صبح تهران در صفحات اول خود از مرگ احسان نراقی جامعه شناس خبر داده و در مقالاتی یاد وی را گرامی داشته اند. انعکاس تازه ترین گفته های احمدی نژاد در نقد از مجلس و مصوبه تازه اش، نقد جابه جائی های وی در دولت که به گفته روزنامه ها مقدمه چینی برای انتخابات ریاست جمهوری است از دیگر بخش های روزنامه های امروز است.
این روزنامه ها از آلودگی شدید امروز هوای تهران نوشته و از عملکرد اقتصادی دولت به شدت انتقاد کرده اند.
محمود احمدی نژاد در کنگره ملی میرزا کوچک جنگلی
ثمینا رستگاری در گزارش اصلی اعتماد نوشته مسوولان قوا به تازگی در همایشها و رسانهها یکدیگر را مخاطب قرار میدهند و با یک واسطه حرفهای خود را به دیگری منتقل میکنند. سوالی میپرسند و مرجع سوال در جایی دیگر پاسخی میدهد. روز گذشته در گوشه و کنار شهر تهران گاه حتی به صورت همزمان روسای قوای مجریه و مقننه و کسانی چون حداد و محصولی از تریبونهای مختلف بر مواضع خود پافشاری کردند و هر کدام به سوالی که دیگری طرح کرده بود، پاسخ داد.
به نوشته این گزارش لاریجانی در مجلس تاکید کرد مجلس در راس امور است. محمود احمدینژاد هم در دانشگاه شهید بهشتی گفت: مجموعه نمایندگان مجلس، نماینده اقلیتی از مردم هستند و در حال حاضر نمایندهیی نیست که بیش از ۳۰ درصد آرای ماخوذه منطقهاش را به دست آورده باشد اما رییسجمهور تنها کسی است که نماینده کل مردم ایران است.
سروش فرهادیان در گزارش اصلی بهار نوشته دیروز «روز شراکت» بود. شراکت هم که با «رفاقت» سر سازگاری نداشته و ندارد. تازه آن دسته از شراکتهایی که اولشان خوشی است و امید به آینده، چه رسد به همکارییهایی که از روز نخست با اعتراض و ناله و نفرین شروع شود. یکی اصرار کند که در فلان موضوع شریک شود و دیگری نپذیرد. دیروز همینگونه بود؛ موافق شراکت در برگزاری انتخابات ریاستجمهوری قدم نخست را برداشت. مخالفش هم شروع کرد به بانگ برآوردن که این شراکت از اساس باطل است و یک مویش هم به آن راضی نیست.
به نوشته این گزارش برای تعارف هم که شده هیچکدام از مخالفان و موافقان رعایت هم را نکردند. نه از امیدهای رسمی اولیه خبری بود و نه حتی از سکوت برای خالی نبودن عریضه. دیروز مجلس کار نیمه تمامش را تمام کرد. کلیات طرح «اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری» را تصویب کرد تا اصرارش برای شریکتراشی در برگزاری انتخابات نتیجه داده باشد. دولت اما به این موضوع راضی نیست؛ شریک نمیخواهد. قصدش این است که خودش یکه و تنها انتخابات را برگزار کند. دولت احمدینژاد هم که نشان داده اهل پنهان کردن اعتراض نیست.
صادق زیباکلام در مقاله ای در اعتماد با عنوان "باز هم پارادوکس احمدی نژاد و دفاع از حقوق ملت" نوشته رییسجمهور میگوید مجلس نمایندگی اقلیتی از رایدهندگان را بیشتر ندارد. بنابراین این اقلیت ۳۰ درصدی نمیتواند برای نامزد ریاست جمهوری که قرار است نمایندگی قاطبه ملت را دربر داشته باشد، تصمیمگیری نماید. بگذارید استدلال ایشان را با اعداد و ارقام واقعی نشان دهیم. بسیاری از نمایندگان اصولگرای مجلس نهم که از حوزه انتخابیه تهران انتخاب شدهاند، با کمتر از ۳۰۰ هزار رای به مجلس راه یافتهاند. یعنی در تهران که دستکم شش میلیون واجدین شرایط دارد بسیاری از نمایندگان تهران با ۳۰۰ هزار رای به مجلس رفتهاند. این یعنی کمتر از پنج درصد واجدین شرایط به آنها رای دادهاند.
احمدینژاد درست میگوید و به عنوان یک قاعده کلی نهادهای انتصابی که در عین حال پاسخگو هم نیستند نمیتوانند نامزدهای نهادهای انتخابی را تعیین کنند. به بیان دیگر، دموکراسی را هر طور که تعریف کنیم، «نظارت استصوابی» در تضادی آشکار با اساس و بنیان دموکراسی قرار میگیرد.
در پایان مقاله اعتماد آمده: هر قدر که صحت نظر احمدینژاد را میتوان به آسانی نشان داد، اینکه انگیزه یا انگیزههای ایشان برای این مسائل چه میباشد، دشوار و پیچیده است. آیا واقعا آقای احمدینژاد دچار یک تحول روحی و معرفتی شده؟ آیا این همان احمدینژاد است که ۱۳ میلیون اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه را مشتی خس و خاشاک خواند؟ یا اینکه ایشان در همان ۲۲ خرداد ۸۸ هم به همین ارزشها و اعتقادات پایبند بود؟
تغییرات دولت برای چیست؟
حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان نوشته احمدی نژاد بار دیگر و برای چندمین بار در دوره دوم ریاست جمهوری خویش پای در چنبره فریب حلقه انحرافی پیرامون خود نهاده و معلوم نیست براساس کدام توجیه و یا دلیل منطقی، تغییر و تحولات اخیر را بر ده ها اولویت اصلی و حیاتی کشور که مبارزه با گرانی و برنامه ریزی برای مقابله با تحریم ها، از جمله آنهاست، ترجیح داده و در حکم خود رحیم مشائی را یکی از اولیاء بزرگ الهی دانسته ..در حالی که این ولی خدا کسی است که اساسا دوران «اسلامگرایی» را تمام شده می داند، به صراحت از پایان عمر اسلام در جهان سخن می گوید! ایشان سپس با کمال جسارت، اسلام را به «اسب» و مسلمانان را به اسب سواران تشبیه می کند!
به نظر سرمقاله این روزنامه همین جناب مشایی علاقه مند به ایران رد پای شناخته شده ای در حیف و میل بیت المال و حمایت از کلان مفسدان اقتصادی دارد تازه اکنون تصور بفرمائید که جناب مشایی قرار است در جایگاه ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد چگونه دستور مندرج در حکم آقای احمدی نژاد مبنی بر «تبیین اندیشه توحید و عدالت برای جهانیان»! را اجرا و عملیاتی کند؟!
کیهان با تهدید رییس دولت از علی نیکزاد، وزیر وزارت راه و شهرسازی که اخیراً با عزل وزیر ارتباطات، سرپرستی این وزارتخانه هم به ایشان واگذار شده پرسیده آیا حضرتعالی که وزیر دو وزارتخانه ادغام شده راه و مسکن هستید، توان و ظرفیت لازم برای تصدی وزارت ارتباطات و فن آوری را نیز دارید؟! اگر پاسخ منفی است- که به یقین منفی است- چرا مسئولیت جدید را پذیرفته اید؟ و آیا نتیجه این پذیرش، بر زمین ماندن کار مردم و ایجاد اختلال در امور هر دو- بخوانید هر سه- وزارتخانه نیست؟ اگر هست - که هست- چرا پذیرفته اید؟!
آذر منصوری در مقاله ای در آرمان نوشته تغییرات کلان در سطح مدیریتی قوه مجریه و دولت که بهعنوان مثال تغییرات استانداران ۱۶ استان و همچنین فرمانداران مختلف که فرماندار تهران هم از آن نمونه بود، آن هم در زمان کمی که تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، این شبهه را در ذهن ایجاد میکند که این تغییرات مبنایی به چه منظوری انجام میشود؟ بهطور قطع، اگر هرگونه تغییرات دولت با رویکرد سیاسی صورت گرفته باشد و شخصیتهای نزدیک به دولت با هدف یکدست شدن نیروهای کامل اجرایی برای انتخابات آینده باشد، بعضا انتقاد جناحهای مختلف سیاسی کشور را بههمراه خواهد داشت.
به نوشته این فعال سیاسی چنین تغییراتی این احتمال را زنده میکند که دولت در تلاش است تا کاندیدای موردنظر خود را در انتخابات وارد کند چرا که دولت میتوانست این تغییرات را ماههای گذشته انجام دهد اما ایجاد چنین تغییراتی در این ماهها سوالبرانگیز است.
در پایان مقاله آرمان آمده: آنچه در این تغییرات بیشتر از سایر جابهجاییها به چشم میآمد، جابهجایی رحیممشایی بود که بهنظر میرسد دولت با توجه به حساسیتهایی که روی وی وجود دارد و همچنین احتمال کاندیداتوریاش که در رسانهها و گروههای مختلف بر سر زبانهاست، بهدنبال کم کردن حساسیتهاست.
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته علی نیکزاد اولین وزیر و تنها وزیری بود که توانست در مدتی طرح زوج و فرد را در وزارتخانهها به اجرا درآورد، به این شکل که در مدتی که هنوز وزارتهای راه و مسکن ادغام نشده بود، این برادر به شدت و حدت توانا، وزیر مسکن بود و سرپرست وزارت راه، یک روز میرفت این وزارت و یک روز آن وزارت، به هر دو هم میرسید و خیلی هم روزگار خوشی داشت! حالا برادری که آنقدر ابتکار داشت از دیروز، یا به عبارت بهترتر از نصفه شب پریروز سرپرست وزارت ارتباطات هم شده است!
نویسنده به طعنه نوشته یعنی دوباره دولت ابتکار به خرج داده و باد بهاری را به شقایقهای عاشق ربط داده است و فضای پر شور و هیجانی آفریده است! بدیهی است که از این به بعد طرح زوج و فرد در سطح دو وزارت مسکن و شهرسازی و ارتباطات و فناوری ارتباطات اجرا میشود و البته در کنار آن، خود برادر نیکزاد هم پیشاپیش اعلام کرده که اگر این دو وزارت هم با هم ادغام شود، چقدر جالبانگیزناک میشود!
در پایان طنز مردم سالاری آمده هر چه آن خسرو کند، شیرین بود! یعنی تجربه نشان داده که چنین است: اگر سازمان برنامه و بودجه منحل شود، باید گفت مرحبا! اگر علیآبادی هم قابلیت حضور در شیلات دارد، هم رئیس تربیتبدنی میشود و هم به عنوان وزیر نیرو و نفت به مجلس معرفی میشود باید گفت اهلا و سهلا! حالا هم اگر این دو وزارت ادغام شود یا یک وزیر داشته باشد، چه اشکالی دارد؟! به امید روزی که وزیر نفت و آموزشوپرورش ادغام شود.
هر چه هستی باش اما باش
پوریا عالمی در ستون نشر اکاذیب قانون نوشته آقای احمدینژاد یک حکم نوشته برای اسفندیار رحیم مشایی ۱۰۰۵ کلمه وُردی. اگر همین متن حکم را دوم راهنمایی به عنوان انشا میخواند حتما سر صف تشویق میشد. ولی الان که دوم راهنمایی نیستیم و نهاد ریاستجمهوری مدرسه نیست و امور کشورداری شبیه مدیریت مدرسه راهنمایی نیست.
نویسنده احتمال داده نوع های دیگری از این قبیل احکام قابل صدور باشد. مثلا: رحیم مشایی جان. سلام علیکم. از امروز رییس دفتر من نباش، اما مشاور من باش، رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد باش، البته سر آن شونزده شغل دیگر هم که از قبل داشتی باش. خلاصه کنم؛ هر چه هستی باش، اما باش. با احترام / محمود احمدینژاد
طنزنویس قانون تاکید کرده اگر همان اول یک حکم "رفت و آمد" برای رحیم مشایی به شرح زیر نوشته میشد دیگر نیاز نبود چهل حکم در طول چهار پنج سال برایش نوشته شود.
جناب آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی. به قول شاعر: شب سیاه و چشم بیدار، شب سیاه و سایهی تار، شب سیاه و باد و باران، شب سیاه و ماه پنهان؛ نرو بمان. نری ها. قربانت؛ محمود احمدینژاد
غفلت از سلامت مردم
موید حسینیصدر نماینده مجلس در تهران امروز نوشته فصل سرما از راه رسید و باز آلودگی هوای پایتخت به موضوع اصلی رسانهها و مسئولان بدل شد. مشکلی که هر ساله نسخههای مختلفی برای آن پیچیده میشود و نصفه و نیمه رها میشود تا سال آینده که باز بحران آلودگی هوا مثل زخمی کهنه سر باز کند. اگر چه اکنون مسائل اقتصادی و سیاسی در اولویت کار مسئولان قرار گرفته و توجه از آلودگی هوا به موضوعات دیگر معطوف شده است.
به نوشته این مقاله غفلت از آلودگی هوا سبب شده تا این معضل در تهران به بحران تبدیل شود. بحرانی بودن هوای تهران نشانه عملکرد ضعیف مسئولان است و به جرأت میتوان گفت خودروهای غیر استاندارد در کنار کیفیت نازل سوخت از متهمان ردیف اول آلودگی هوای تهران هستند. آلودگی هوا به معضل جدی شهرهای بزرگ تبدیل شده است و سبب هدر رفتن سرمایهها و به خطرافتادن سلامت شهروندان به صورت جدی شده است. ابتلا به بسیاری از سرطانها، پایین آمدن کارایی،کوتاه شدن عمر و بروز سکتههای قلبی بخشی از نتایج بیتوجهی به آلودگی هواست.
عمدهترین منشأ آلودگی شهرهای بزرگ کیفیت پایین سوخت خودروها و کنترل نشدن آلودگی صنایع اطراف شهرهای بزرگ بهویژه تهران است. این موضوع سبب شده تا با فرا رسیدن فصل سرما شاهد بروز پدیده اینورژن (وارونگی هوا) در کلانشهرها باشیم. این در حالی است که تقویت ناوگان حمل و نقل عمومی میتواند هم به کاهش بار ترافیکی در خیابانها و هم به کاهش آلودگی هوا کمک کند اما متاسفانه یارانه کامل این بخش از سوی دولت تخصیص داده نشده است.
ارز تک نرخی تنها راه ثبات اقتصادی
رییس اتاق بازرگانی و صنعت و معدن ایران تاکید کرده براساس طرحهای مکمل مطرح شده قرار است تا مشکل اصلی بازار یا همان محدود شدن عرضه ارز از سوی بانک مرکزی از بین رفته و بلاتکلیفی تولیدکنندگان به پایان برسد. با اجرایی شدن طرحهای مکمل و برپایی مرکز مبادلات ارزی امروز خواسته فعالان اقتصادی این است که دولتمردان همه راهکارها را باید به کار ببندند تا نرخ ارز به شرایط معمول و متعادل بازگردد، نه اینکه در مقطعی شاهد سختگیری بانک مرکزی باشیم و در مقطعی دیگر، شاهد غیبت این مرجع اصلی تنظیم بازار ارز.
فاطمه دانشور در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته تغییرات پیدرپی دستورالعملها و بخشنامههای مربوط به فعالیتهای بازرگانی خارجی اعم از واردات و صادرات طی ماههای گذشته و خصوصا هفتههای اخیر علاوه بر هزینههای فراوانی که بر فعالان و بازرگانان بخش خصوصی تحمیل کرده ...
این عضو هیات رییس اتاق بازرگانی تاکید کرده نشانه بسیار نگرانکنندهای از نبود هماهنگی میان تصمیمسازان اقتصادی است. فعالان بخش صادرات و واردات طی ماههای اخیر دائما شاهد صدور دستورالعملها و بخشنامههایی بودهاند که تنها مقوله مشترکی که میتوان میان انبوه آنان سراغ گرفت، وجه محدودیتآفرین و ممنوعیتافزای این قبیل مصوبات است؛ محدودیتها و ممنوعیتهای نگرانکنندهای که در شرایطی بر سپهر تجاری کشور سایه افکنده است که ضرورت در پیش گرفتن راهبرد تسهیل در برابر تحریم بیش از هر زمان دیگری رخ مینماید.
نویسنده توصیه کرده به جای آنکه با برساختن گروهبندیهای موهوم ثروتمندان و مستضعفان، گروهی را برابر گروهی دیگر قرار دهیم و این گونه القا کنیم که طبقهای در سودای مکیدن خون طبقهای دیگر است، باید با پررنگتر ساختن ارزشهای ملی، دینی و باورهای راستین و وحدت آفرین، بر اندوختهها و سرمایههای اجتماعی ایران بیفزاییم و این انگاره را بیش از پیش تقویت کنیم که بخش خصوصی در اقتصاد و جامعه ایران واقعیتی جز همین مردم نیست؛ از کوچکترین و خردترین فعالیت اقتصادی در قالب فروشگاهی کوچک گرفته تا بزرگترین واحدهای تولیدی و خدماتی.