قطب علمی ارتباطات کشور

باید قبل از اینکه چیزی تبدیل به عرف وعادت شود جلوی آن را گرفت وگرنه باید منتظر انقلاب بود. (((facebook.com/atuecs)))

قطب علمی ارتباطات کشور

باید قبل از اینکه چیزی تبدیل به عرف وعادت شود جلوی آن را گرفت وگرنه باید منتظر انقلاب بود. (((facebook.com/atuecs)))

تفکر مدرن و تفکیک جنسیتی

تفکر مدرن و تفکیک جنسیتی 

 گفت وگو با دکتر سعید معیدفر 

 نویسنده: مریم روستا  

 

 

زمزمه هایی می شنوی. بچه ها می گویند که سایت را تفکیک کرده اند ولی باورت نمی شود. تا اینکه می روی تا به بهانه چک کردن ایمیل وارد سایت شوی. اما با دو تابلوی جدید مواجه می شوی: خواهران، برادران. از امروز به همان اتاقی که روزهای پیش به آن پا می گذاشتی، ممنوع الورود شده یی. و از فردا به قسمتی از بوفه، به قسمتی از کلاس، به قسمتی از کتابخانه و خیلی از جاهای دیگر دانشگاه نمی توانی وارد شوی. طرح تفکیک جنسیتی. طرحی که این روزها کمابیش دارد در دانشگاه های کشور اجرا می شود. ادعاهایی که اجراکنندگان این طرح دارند و همچنین اثراتی که بر جامعه می گذارد را با دکتر معیدفر، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران به بحث گذاشتیم. نظری که طرفداران این طرح دارند این است که این عمل باعث کاهش طلاق، فساد و بی بندوباری و فحشا می شود. آیا شما با این گزاره موافق هستید؟اصلاتفکیک جنسیتی چه اثراتی را به دنبال خواهد داشت؟ من البته این ادعاها را نمی پذیرم. این ادعاها در صورتی تایید می شود که بتوان جامعه را به طور کامل به عقب برگرداند. برای مثال اگر این امکان به وجود بیاید که ما جامعه را 50 یا 100 سال به عقب برگردانیم این ادعا تایید می شود. زیرا در آن شرایط قرار نبوده که بین زن و مرد جز در یک چارچوب سنتی ارتباطی برقرار شود. اساسا در آن چارچوب سنتی، تصمیم گیری اصلی برای همه امور چه امور اقتصادی و چه امور اجتماعی و فرهنگی بر عهده مردان بود و نقش زنان صرفا محدود بود به تمکین کردن و فرزندآوری. به طور کلی زنان محدود بودند به خانه و کارهای درون خانه. اما امروز این فرصت برای زنان پیش آمده است که بتوانند در جامعه سطح آگاهی های خود را بالاببرند و نسبت به تبعیض هایی که بر آنها به عنوان جنس دوم روا داشته شده است آگاه شوند.

این فرآیند آگاهی از طریق تحصیلات عالیه و قرار گرفتن در معرض اطلاعاتی که به طور گسترده در عرصه های بین المللی وجود دارد به وجود آمد و دیگر این امکان وجود ندارد که کسی را از دسترسی به این اطلاعات منع کرد. زنان آگاه شدند که دیگر دوران جنس دوم برای آنها سپری شده است. زنان در واقع انسان هایی هستند که مطالبه می کنند تمام نقش هایی که قبلامردان در انحصار خود داشتند. البته درست است که زنان توانایی فرزندآوری دارند و به لحاظ فیزیولوژیک با مردان تفاوت هایی دارند اما در واقع امروز ما شاهد هستیم که در عرصه بین المللی این تفاوت مانع زنان برای دستیابی به تمام مشاغل و موقعیت ها و فرصت هایی که قبلافقط در انحصار مردان بود، نیست. نمونه های متعددی داریم که درپیش روی زنان قرار دارد. و آنها متوجه شده اند که دیگر آن کلیشه های جنسیتی که سابقا آنها را به یکسری از نقش ها محدود می کرد، دیگر اثر و کارکرد خود را از دست داده اند. در یک چنین فضایی مسلما یکی از تقاضاهایی که زنان از جامعه دارند این است که بتوانند همپای مردان در همه امور باشند. این همپای مردان بودن با تفکیک جنسیتی که متاسفانه یک تفکر ماقبل مدرن است، متفاوت است. امروزه حتی بقای خانواده به ویژه در نسل های جدیدتر وابسته است به تفاهم و تعامل یکسان میان زن و مرد. امروزه اگر مردان بخواهند زنان را در خانه محصور به نقش های پیشین بکنند، موفق نخواهند بود. در واقع امروزه باید مشارکت بین مرد و زن در تمام تصمیم گیری ها و امور خانه وجود داشته باشد و همچنین باید مشترک بیندیشند. برای این اشتراک فکری باید بتوانند همدیگر را خوب درک کنند. اگر این دو جنس در عرصه های مختلف از هم جدا شوند، همچنان آن کلیشه های جنسی سنتی و تصور مرد نسبت به زن به عنوان جنس دوم تداوم خواهد داشت و از زن تنها تمکین بودن و تابع بودن را می خواهد. در صورتی که امروزه امکان این امر از بین رفته است. زنان امروز به دنبال یک رابطه برابر با مردان در همه امور هستند. و اگر این امر پذیرفته نشود آنها مسلما برخواهند آشفت و این وضعیت را تاب نخواهند آورد. اگر زنان و مردان درک متقابلی نداشته باشند نمی توانند مثل قدیم با هم زندگی کنند. در حالی که زنان و مردان در قدیم شاید همدیگر را نمی دیدند ولی می توانستند با یکدیگر زندگی کنند. اما این امر امروز نشدنی است. چون شرایط کاملادگرگون شده است. بله. من برعکس این ادعا معتقدم که افزایش طلاق علتش عدم تفاهم و درک متقابل و استمرار همان کلیشه های سنتی است. درحالی که زنان امروزه دیگر نمی توانند آن وضعیت را تحمل کنند. امروزه بیشتر تقاضاها برای طلاق از سوی زنان است. زیرا در این رابطه احساس نابرابری می کنند. حالااگر تفکیک جنسیتی استمرار پیدا کند، مسلما منجر به افزایش طلاق می شود. ما فکر می کنیم اگر زنان را از آگاهی دور کنیم از میزان طلاق کاسته می شود. اما امکان این عمل وجود ندارد. امروزه حتی زنانی که به نسل های سنتی وابسته هستند دوست دارند که دختران شان مانند آنها نباشند و نقش جنس دوم را ایفا نکنند. از طرف دیگر به دلیل تفکیک جنسیتی تعامل میان دو جنس از شعور و آگاهی خارج می شود و بر اساس رابطه بدنی خواهد بود. در واقع با این عمل این رابطه به یک رابطه بدنی و جنسی تقلیل پیدا خواهد کرد. بحث دیگری که می شود این است که می گویند تفکیک جنسیتی باعث افزایش بازده درسی می شود و نمونه یی را که در این مورد مثال می زنند دانشگاه امام صادق است. بنده شاهد هستم که در دانشگاه های دولتی مثل تهران و شهید بهشتی در سال های اخیر چقدر تبعیض وجود دارد. بیشتر امکانات کشور به دانشگاه های خاصی سرازیر می شود در حالی که دانشگاه های دولتی در فقر بودجه و امکانات اقتصادی به سر می برند. باید سرانه پول و امکاناتی که به دانشگاه امام صادق داده می شود را با دانشگاه های دولتی مقایسه کنند. خب ما در کشوری زندگی می کنیم که نظام اسلامی دارد. طرفداران طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه ها هم ادعا دارندکه به همین دلیل این طرح را اجرا می کنند. آیا دیدگاه اسلام با این ادعا همسو است؟ این افراد خود معتقد هستند که اسلام یکی از دین های پیشرفته یی است که می تواند خودش را متناسب با مقتضیات روز هماهنگ کند. در حالی که همین افراد ادعا می کنند که ادیان دیگر این امکان را ندارند. اسلام می تواند با باز بودن در اجتهادش به مسائل روز پاسخ دهد. من نمی توانم بگویم که در 1400 سال پیش متناسب با شرایط خاص آن جامعه اسلام چگونه بوده و حالاعینا اسلام همان است. آیا این افراد حاضرند در خیلی از زمینه ها همان اسلام آن دوره را مدنظر قرار دهند. اگر این گونه باشد پس باید اجتهاد را تعطیل کرد و اخباری گری را ترویج داد. امروزه باید در نظر گرفت که ادامه حیات یک جامعه و سالم ماندن آن در ارتباط با تعامل میان دو جنس است. اسلام در صورتی می تواند زنده و پذیرفته باشد که بتواند درباره مسائل روز پاسخگو باشد. یکی از مسائل امروز تعامل میان دو جنس است که متاسفانه امروزه ما به دلایل غلط داریم مانع آن می شویم. من فکر نمی کنم اسلام عزیز با آنچه این افراد می گویند نسبتی داشته باشد. خود همین مساله اوایل انقلاب توسط امام خمینی حل شد. ایشان جلوی کسانی را که می خواستند تفکیک جنسیتی انجام بدهند گرفتند. بنابراین 30 سال است که این تجربه را داشته ایم. حالابرای چه باز می خواهیم به آن بازگردیم. آیا می خواهیم به قرن ها پیش بازگردیم؟در حالی که در حوزه بانکداری توانسته اند مساله ربا و سود را به یک شکلی حل کنند اما آیا نتوانستند مساله رابطه بین دو جنس را حل کنند. آیا تفکیک جنسیتی براساس قانون است یا یک عمل سلیقه یی است که دارد صورت می گیرد؟ در قانون اساسی این مساله و مواردی که این افراد ادعا دارند اصلاذکر نشده است. در قانون اساسی راجع به این مسائل جزئی حرفی زده نشده است. در واقع این موضوع یک مساله جزیی است که این افراد دارند بزرگش می کنند. آیا در کشورهای اسلامی دیگر هم تفکیک جنسیتی اعمال شده است؟ در اکثر کشورهای اسلامی، دانشگاه ها، دانشگاه های دو جنسیتی است. درواقع این تفکیک جنسیتی که در کشور ما از آن نام برده می شود در آنجا وجود ندارد. کشور اسلامی ای وجود ندارد که به طور کلی رابطه دو جنس در آن تفکیک شده باشد. موافقان طرح تفکیک جنسیتی در جواب آن خاطره از امام خمینی که ایشان را به عنوان فردی مخالف طرح تفکیک جنسیتی مطرح می کند، می گویند که فضا و جو حاکم در آن زمان بر دانشگاه ها با امروز خیلی متفاوت بوده است. مشکل دیگر این است که به دلیل مدیریت فرهنگی غلط، جامعه ما درگیر مشکلات اخلاقی شده است. نباید گناه ناکارآمدی در حوزه عمومی و تصمیم گیری های غلط را که موجب مشکلات فرهنگی و اخلاقی شده است به گردن دانشگاه انداخت. ما همیشه می خواهیم یک شخص سومی پیدا کنیم تا گناه هایمان را به گردنش بیندازیم. من در تحقیقات متعدد اثبات کرده ام که محیط دانشگاه از هر جهت پاک تر از بیرون است. برای مثال در سال 84 در تحقیقم نشان دادم که میزان آلودگی دانشجویان به مواد مخدر کمتر از یک چهارم آن چیزی است که در بیرون وجود دارد. در حوزه های اخلاقی دیگر نیز وضع به همین صورت است. نیروهای نخبه و کیفی به دانشگاه وارد می شوند. بنابراین این نیروها آلودگی کمتری دارند. و قطعا فضایشان هم، فضای امن تری نسبت به بیرون دانشگاه است. میزان آلودگی دانشگاه های دولتی ما بسیار پایین تر از محیط بیرون است. بحثی که درباره این طرح و نتایج آن مطرح می شود این است که موجب آرامش خاطر خانواده ها می شود. درباره خانواده ها هم بهتر است که به نهاد های مستقل دانشگاهی اجازه تحقیق داده شود تا این موضوع بررسی شود و بعد روی نتایج تحقیق بحث شود. امروزه افق فکری خانواده های ما بالارفته است. حتی در دورترین مناطق کشور همه مردم علاقه مند هستند که دخترشان برخلاف گذشته به موقعیت های بالای اجتماعی برسد و گرایش دارند که فرزندان شان در یک محیط رشد یافته قرار بگیرند و از ویژگی های محیط رشدیافته، تعامل میان دو جنس است. تعامل عقلانی که آنها را از ذهنیت های کلیشه یی غلط دور کند. ما نهایتا باید به تدریج بتوانیم کلیشه های غلط توسعه نیافته را از ذهن نسل جدیدمان پاک کنیم. یکی از این کلیشه ها، کلیشه های بسیار منفی جنسی است. اگر این کلیشه ها پاک نشود کشور توسعه پیدا نمی کند. 

 

 

منبع:روزنامه اعتماد، شماره 2545 به تاریخ 25/8/91، صفحه 8 (نگاه دوم)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد