روزنامههای امروز صبح تهران در عنوانهای اصلی خود از طرح سئوال از رییسجمهور در مجلس خبر داده و از قهر نمایندگان هوادار دولت و خروج ناکامشان از جلسه مجلس نوشتهاند.
کاهش بهای ارز و سکه، راههای تثبیت آن از جمله مطالبی است که در میان انتقادها از گرانی و وضعیت اقتصادی مردم آمده است و اظهارنظر اصلاحطلبان درباره انتخابات آینده و میزان نفوذشان، از جمله دیگر مطالب این روزنامه است.
کیهان در سرمقاله خود به موضوعی پرداخته که روزنامههای مختلف امروز در صدر اخبار خود آوردهاند و آن، مطرح شدن سئوال از رییسجمهور در مجلس است که برای دومین بار در طول عمر دولت احمدینژاد اتفاق میافتد.
مدیر روزنامه کیهان در این مقاله ضمن تاکید بر این که سئوال از رییس دولت و وزیران وی حق نمایندگان مجلس است، اظهار عقیده کرده که این سکه روی دیگری هم دارد و آن، شرایط و حساسیت زمانی طرح سئوال از رییسجمهور است. چرا که این روزها به همان اندازه که تودههای مردم و دلسوزان اسلام و انقلاب به گرهگشایی از مشکلات با تفاهم مسئولان چشم دوختهاند، دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها نیز برای توهمآفرینی در افکار عمومی گوش و چشم تیز کردهاند و در به در دنبال سوژه میگردند.
حسین شریعتمداری در مقام چارهاندیشی پرسیده است که آیا نمایندگان باید از چارهجویی برای یکی از مشکلات به شدت آسیبرسان این روزها صرفنظر کنند و تکلیف قانونی خویش را به این علت که میتواند به یک سوژه تبلیغاتی علیه نظام تبدیل شود، واگذارند؟ و خود پاسخ منفی داده و اظهار نظر کرده است که بهتر بود روسای دولت و مجلس برای رسیدن به نقطه تفاهم کوشش میکردند و در نهایت آن که اگر به نتیجه نرسید، پله بعدی پیموده میشود.
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردمسالاری از قول علی مطهری نوشته است: "از طرح ناگفتههای احمدینژاد در مجلس استقبال میکنیم" و بعد از قول صاحبنظران اضافه کرده است: کدام ناگفته؟! هرکس هرچی گفت که نباید باور کنیم. عدهای دیگر از صاحبنظران هم گفتند: فرضا م ناگفتهها را بگوید، کارخانه ناگفتهسازی که تعطیل نشده و میتوان بلافاصله ناگفتههای جدید تولید کرد! عدهای از صاحبنظران دولتی هم گفتند: ناگفتهها مال خودمان است و به هیچکس هم نمیگوییم؛ لطفا اصرار نفرمائید.
در این مقاله از قول احمد توکلی نقل شده است که: آقای احمدینژاد هنگام حضور در مجلس شورای اسلامی هم شأن خودش را رعایت کند و هم شأن مجلس را، و سپس آمده: در واکنش به این سخن، عدهای از صاحبنظران گفتند: ادبیات احمدینژادی را عشق است! عدهای دیگر از صاحبنظران گفتند: ادبیات احمدینژادی را تحدید میکنی؟! سخنگوی جدید دولت هم زمانی گفته بود: به ادبیات احمدینژادی غبطه میخورم. این حرف را وی چند سال پیش گفته بود، ولی فعلا به توکلی جواب نداده است.
محمدعلی مهتدی در مقالهای در مردمسالاری اشاره کرده است که مقامات اسرائیل هر از چندگاهی از خطر ایران برای کشورهای حاشیه خلیجفارس صحبت میکنند، و مدتی است در خاورمیانه تلاش میشود محور تضاد و درگیری که همیشه اعراب و اسرائیل بودند، تغییر یابد و تبدیل به محور اسرائیل و چند کشور عربی علیه ایران شود.
مقالهنویس مردمسالاری تاکید کرده است که الان در تبلیغات حاکم در منطقه وانمود میشود که قدرت نظامی ایران و گسترش نفوذ ایران به خصوص در منطقه خلیجفارس، به زیان کشورهای عربی است. حتی پروژه هستهای ایران در اذهان عمومی به نوعی ترسیم شده که این پروژه یک پروژه نظامی برای تهدید همسایگان به خصوص کشورهای عربی است، نه برای تهدید اسرائیل و نه برای ایجاد موازنه قدرت با اسرائیل.
در پایان مقاله این روزنامه آمده است: به نظر میرسد که طرف مقابل امکانات وسیعی دارد و توانسته است این مفاهیم غلط را جا بیندازد. به خصوص که برخی محافل دینی هم در این زمینه سهیم شدهاند و به سادگی فریب این تبلیغات سیاسی را خوردهاند. در گذشته شاهد آن بودیم که برخی چهرههای دینی در الازهر اظهارنظرهایی در همراهی با این پروژه کردهاند.
اعتماد در ضمیمه امروز خود مصاحبهای دارد با وزیر کشور دولت دوم محمد خاتمی و از زبان وی درباره وضعیت دولت اصلاحات نوشته است و در کنار همین مصاحبه از تازهترین اظهارنظرهای رییسجمهور سابق نوشته: انتخابات در همه جای دنیا، حداقلهایی دارد که اگر آن حداقلها تامین نشود، مشارکت یا عدممشارکت بیمعناست. وقتی در یک انتخابات، تمام امکانات مادی و معنوی جامعه در اختیار اصولگرایان قرار دارد، از صدا و سیما گرفته تا نیروهای مسلح تا قوه قضاییه و تریبونهای نمازجمعه، تا مطبوعات و سایتهایی که مثل قارچ با بودجه عمومی و بیتالمال تاسیس شده و در آن سوی داستان، اصلاحطلبانی هستند که حتی یک سایت کوچک هم در اختیارشان نیست؛ احزابشان نمیتوانند حتی کنگرههایی تشکیل دهند و تجمع کنند و میتینگی زیر یک سقف داشته باشند. شما فکر میکنید در چنین فضایی رقابت معنا دارد؟!
اعتماد از قول این مقام پیشین نوشته است: در افکار عمومی ۶۵ درصد اصلاحطلبان جایگاه دارند و ۳۵ درصد سایرین، که اصولگرایان بخشی از این ۳۵ درصد هستند.
سپیده اشرفی در ابتدای گزارشی در آرمان نوشته است: پای آمار تولید نفت همیشه میلنگد. تفاوتی ندارد این آمار از سوی معاون وزیر نفت اعلام شود یا بانک مرکزی، چرا که به هر حال با هم همخوانی ندارند. سابقه نشان میدهد که مسئولان نفتی سابقهای در رد آمار تولید نفت ایران دارند. چه آن زمان که آمار مربوطه از سوی اوپک اعلام شود و چه آن زمان که از سوی بانک مرکزی اعلام کنند.
به نوشته این گزارشگر، هشت ماه پیش اختلاف آماری بین مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران و بانک مرکزی، وارد فاز جدیتری شد؛ چرا که وی در نشست خبری خود آمار تولید بانک مرکزی را نادرست خواند و اعلام کرد که بهتر است این شرکت میزان درآمدهای نفتی ایران را اعلام کند. اما ماجرا به همین نقطه ختم نشد. چرا که بارها و بارها آمار تولید ایران که البته در سال جدید رقم جدیدی برای آن عنوان نشده از سوی اوپک تایید نشد و اعلام شد که آمار ارائه شده از سوی شرکت ملی نفت ایران آمار غیررسمی تولید نفت ایران است.
آرمان نوشته است: در همین حال دیده میشود که منابع ارائه این آمار، از مقامات رسمی به مقامات آگاه کشیده شده و برخی در بیان میزان دقیق تولید نفت از آوردن نام خودداری میکنند. تا جایی که بر اساس آخرین اخبار، یک منبع آگاه با یکی از خبرگزاریها گفتوگویی انجام داده و از آمار جدید میزان تولید نفت ایران خبر داده است. بر این اساس این منبع آگاه تاکید کرده است که هماکنون وضعیت تولید نفت در حال بهبود است؛ اما آن چه مغفول مانده، اذعان به کاهش میزان تولید نفت ایران است. چرا که بر اساس آمار اوپک، میزان تولید نفت ایران به ۳ میلیون و ۱۳۸ هزار بشکه در روز رسیده، اما مقامات نفتی ایران، این میزان را ۳ میلیون و ۷۶۰ هزار بشکه اعلام میکنند.
در حالی که روزنامههای امروز خبر از کاهش فشارها بر ارز و طلا دادهاند، پویا جبل عاملی در سرمقاله دنیای اقتصاد با تائید این که بازار ارز پس از شوکهای اخیر به ثبات نسبی رسیده، نوشته است: سیاستگذاران نباید این دوره را به عنوان نشانی از ثبات فراگیر قلمداد کنند، بلکه اتفاقا باید از این شرایط استفاده کنند و با ابزار خود در حد توان، مدت زمان این ثبات را بیشتر کنند.
نویسنده با یادآوری این که بازار در دو سال گذشته، بسیاری از این دورههای تثبیت را به خود دیده است و حتی دوره تثبیت قبلی توانست چند ماه دوام آورد، نوشته است که دوره تثبیت برای سیاستگذار میتواند فرصتی باشد تا با فراغ بال بیشتری سیاستهای خود را به پیش برد و چه بسا با این سیاستها دوره تثبیت طولانیتر شود. در واقع با توجه به اینکه التهاب بازار کمی فروکش کرده است، واکنش عاملین بازار نیز نسبت به کنشهای سیاستگذاران هیجانی نخواهد بود. اما مسولان پولی در دوره فعلی چه کاری میتوانند انجام دهند؟
سرمقالهنویس دنیای اقتصاد با تاکید بر اهمیت اطلاعرسانی و شفاف نمودن شرایط پیشرو برای مردم نوشته است: نباید از یاد برد که ریسکهای دو سال اخیر که موجبات شوکهای قیمتی در بازار ارز شدهاند، فقط و فقط برآمده از شرایط اقتصادی نیستند و اگر بخواهیم به ثبات بلندمدت در بازار ارز برسیم، چارهای نداریم جز اینکه تمام ریسکها را کنترل کنیم و در این صورت است که آزادسازی نرخ بهره به شکل موثرتری میتواند مشکلات پیشرو را مدیریت کند.
محمد درویش در مقالهای در اعتماد نوشته است: خبرهای رسیده حکایت از آن دارد که بزرگترین طرح انتقال آب نامتعارف خاورمیانه در ایران در آستانه اجرایی شدن است؛ طرحی که میخواهد میلیون ها مترمکعب آب شور دریای مازندران را از طریق لوله و تونل از نواحی خاوریاش به سمنان برساند تا پس از شیرین کردن، مورد استفاده هموطنان عزیز ما در استان سمنان قرار گیرد. اما شایسته است تا طراحان این پروژه، به چند پرسش اساسی پیش از اجرایی شدن کامل آن پاسخ دهند:
نویسنده کارشناس در این مقاله پرسیده است: آیا از اندوختههای آبی موجود در استان سمنان، هماکنون در سطح پذیرفتهشده و معقولی استفاده میشود؟ آیا راندمان آبیاری در بخش کشاورزی به میانگین منطقهای آن (حدود ۶۰ درصد) و نه استانداردهای کشورهای شمال (بیش از ۸۰ درصد) نزدیک شده است؟ و آیا میزان ضایعات بخش کشاورزی کمتر از ۵ درصد است؟
مقاله اعتماد بر اساس گفتههای استاندار پیشین سمنان نوشته است: اگر فقط حدود یک پنجم از اراضی کشاورزی استان را بتوان به سامانههای آبیاری تحت فشار مجهز کرد، میتوان دست کم ۵۰ میلیون مترمکعب بیشتر از کل آبی را که قرار است از طریق دریای مازندران به سمنان انتقال داد، به دست آورد. دوم اینکه آیا سرانه آب در دسترس هموطنان ما در استان سمنان کمتر از میانگین کشوری آن است و هماکنون با بحرانی جدی در تامین آب شرب روبهرو هستند. استان سمنان کمتراکمترین استان کشور از نظر شمار ساکنینش است.
پوریا عالمی در ستون نشر اکاذیب روزنامه قانون نوشته است: حالا که کاری از تیم اقتصادی دولت بر نمیآید، از طرفی اقتصاددانها و دانشگاهیان هم هر بار نامهای انتقادی نوشتند، کرسی دانشگاهیشان رفت هوا و الان آنان جائی بین زمین و هوا در نوسان هستند، ما خودمان دست به کار میشویم و از دانشمندان جوان بهره میگیریم.
نویسنده با این مقدمه پیشنهادهایی برای حل مشکل اقتصادی مطرح کرده است، از جمله سمندون که یک نوع جن است، اما ممکن است دعانویسها و جنگیرهایی که اطراف میدان پاستور بساط میکنند، او را بکنند تو شیشه، یا پینوکیو که البته مشکلش این است که هر جا بخواهد دروغ بگوید، دماغش دراز میشود و مردم میفهمند.
پیشنهاد بعدی طنزنویس قانون گاو مش حسن است که اول آدم بوده بعد شرایط یک جوری شده که دیده گاو مش حسن است. او چون خودش گاو است دیگران را گاو فرض نمیکند، یا کپل مدرسه موشها هم بد نیست که زیاد میخورد و میل زیاد به مصرفگرایی داشت و اگر مدیر بشود، جلو همه بخوربخورها را میگیرد که همه را خودش بخورد. اما بهتر از همه "جیگر" که تکلیفمان با او مشخص است، ظاهر و باطن او یکی است و آدم توقع زیادی ازش ندارد.
کارتون روزنامه قانون
منبع : مسعود بهنود bbc